دیشب تولد اردلان پسر عموت بود بهت قول داده بود برات یه کیک تولد بخره نشسته بودیم که در زدن دیدیم اردلان با یه کیک تولد اومد خونمون گفتم حالا که زحمت کشیدی کیک آوردی بیا با فاطمه عکس بگیر فاطمه لباساشو عوض کرد و به اردلان گفت بریم خونتون عکس بگیریم بعدش هم با هم رفتید خونه حاج عمو .......... ...