فاطمهفاطمه، تا این لحظه: 16 سال و 1 ماه و 18 روز سن داره

بهار

خاطرات چیز هایی هستن که هیچ وقت نمیتوان آن ها را فراموش کرد چون در فراموش نشدنی ترین جای ذهن ما هستند

بدون عنوان

عمه زری رفته بود بندر عباس ماموریت , طبق معمول هر جا بره دست خالی نمیاد . یه دونه صندل , یه تاپ و ...........دست عمه جونم درد نکنه .   این عکس رو خودت گرفتی همه رو ردیف کردی و ازشون عکس انداختی.   ...
13 اسفند 1390

رفتن به فرودگاه

با بابایی رفتیم فرودگاه ساکمون رو تحویل دادیم و  با بابا جون خداحافظی کردیم و رفتیم که سوار هواپیما بشیم البته یه کمی معطل شدیم چون پرواز تاخیر داشت توی سالن انتظار ازت یه عکسی گرفتم . ...
8 اسفند 1390

تولد مهیا

امروز 4مرداد1390است خاله سحر(دختر خاله لیلا) رفته بیمارستان که مهیا رو به دنیا بیاره فاطمه جون هم لحظه شماری می کنه که مهیا رو بیارن خونه و اونو ببینه این هم عکسی که با مهیا گرفتی ..........   ...
8 اسفند 1390

تولد یاسی جون

امروز 19شهریور تولد یاس دختر خاله فاطمه است خاله صدیقه مامان یاسی جون یه کیک خرید اومد خونه آقا جون البته براش جشن نگرفته بود و برای یادگاری چند عکس با فاطمه و دوست یاس محدثه گرفتم و بهش هدیه دادیم ..........                 ...
8 اسفند 1390

نقاشی پونه و کاردستی فاطمه(1390/10/29)

پونه برای فاطمه نقاشی کشیده بود داد به مامان و گفت : زن دایی اینو برای فاطمه کشیدم فاطمه هم فکر کرد پونه نقاشی رو برای مامان کشیده اومد یک نقاشی کشید و دور اونو قیچی کرد داد به مامان و گفت: مامان برات کاردستی درست کردم .   مامان قربونت بره چه کاردستی خوشگلی درست کردی عزیزم ...
8 اسفند 1390

2بهمن 1390(رحلت حضرت محمد (ص) 28صفر)

امروز 28 صفر روز وفات حضرت محمد (ص) است عمه سهیلا سه سال است که نذری خورشت با برنج درست می کنه امروز هم ما رفتیم خونه عمه سهیلا برای کمک کردن البته از شب قبل رفتیم خونشون امشب  خیلی سرده هوا 8درجه است  زن عمومهناز باخاله صدیقه(دختر عمه سهیلا)و عمو بهرام توی حیاط دارن خورشت درست می کنن چون هوا سرده ما بیرون نمی ریم چون اگه رفتیم بیرون فاطمه جون حتما" سرما می خوره  تا حالا بوشهر اینقدر سرد نشده بودهر طور بود اونهایی که بیرون بودن با سرما کنار اومدن. صبح که شد خاله رقیه کپلی رو آورد خونه عمه سهیلا راستی بزار بگم کپلی کیه اسمش رومینا است نوه عمه سهیلا اون شهریور دنیا اومده وحالا تقریبا" چهار ماهشه وقتی هنوز دنیا نیومده بود خاله صد...
8 اسفند 1390

بدون عنوان

من توی آشپز خونه داشتم غذا درست می کردم اومدی گفتی مامان توت فرنگی که کشیدم خوشگله گفتم آره خیلی قشنگه گفتی برای وبلاگم کشیدم اونو میذاری توی وبلاگم  گفتم آره مامان جون . ...
8 اسفند 1390
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به بهار می باشد