عمه زری رفته بود بندر عباس ماموریت , طبق معمول هر جا بره دست خالی نمیاد . یه دونه صندل , یه تاپ و ...........دست عمه جونم درد نکنه . این عکس رو خودت گرفتی همه رو ردیف کردی و ازشون عکس انداختی. ...
پونه برای فاطمه نقاشی کشیده بود داد به مامان و گفت : زن دایی اینو برای فاطمه کشیدم فاطمه هم فکر کرد پونه نقاشی رو برای مامان کشیده اومد یک نقاشی کشید و دور اونو قیچی کرد داد به مامان و گفت: مامان برات کاردستی درست کردم . مامان قربونت بره چه کاردستی خوشگلی درست کردی عزیزم ...