اتفاقات یکماه
سلام دوستان عزیز؛ دیگه مثل قبل نمی تونم بیام و پست بذارم . گرفتاریها زیاد شده مدرسه و درس و مشق فاطمه ؛ مراسم هایی که هر ساله توی ماه محرم داریم .
پنجم محرم روز شیرخوارگان بود. من نذردارم که هر سال فاطمه رو به این مراسم ببرم . هر سال لباس سبز براش درست می کردم و با لباس سبز می رفتیم ولی امسال براش عبا درست کردم و با لباس مشکی به مراسم رفتیم.
13 آبان روز دانش آموز بود چون ماه محرم بود مدرسه نتونست جشن بگیره به جای جشن سفره حضرت رقیه (س) انداختن. هر کسی توی کلاس قرار شد برای سفره یه چیزی بیاره . قرار شد فاطمه سیب ببره.
هفته پیش معلم به بچه های کلاس گفته بود که در مورد حضرت رقیه (س) نقاشی بکشید . فاطمه به من گفت مامان من چی بکشم گفتم هر چی به ذهنت میرسه و در مورد حضرت رقیه (س) می دونی بکش . اونم گفت من حضرت رقیه (س) با عمه اش زینب (س) می کشم . اینم نقاشی که فاطمه کشیده بود.
فاطمه تا حالا چهار تا کارت آفرین و صد آفرین گرفته معلمشون گفته هر کس کارتاش پنج تا بشه بهش جایزه می ده فاطمه منتظر پنجمین کارتشه .