25دی 1390
فاطمه بین همه عروسکهایی که داره از دوتا عروسکش خیلی خوشش می آد اسم یکیش گلی و اسم یکی دیگه اش نادیا موذی است وقتی کوچیک بود تا گلی رو می دید اونو می گرفت تو بغلش و گریه می کرد شاید از اون می ترسید ولی آخرش هم نفهمیدم گریه اش به خاطر چی بود حالا هم که بزرگ شده فقط با اون عروسک بازی می کنه عروسک دیگه ای که داره و اسمش نادیا است. یک روز خاله راحیل بهش گفت: اسم عروسکت چیه گفت: نادیا بعد خاله راحیل بهش گفت: خنده ای که کرده خیلی موذیانه است بیا اسمش بذاریم نادیا موذی از اون روز به بعد به نادیا گفتی نادیا موذی....
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی