خانه بازي نيماني
يك هفته اي مي شه كه فاطمه به خانه بازي نمي رفت . فكركنم ازاونجاخسته شده بودديشب همسايمون گفت: يه خانه بازي ديگه تازه باز شده
گفتم :فاطمه مي آي بري اونجا اول گفت: نه ولي وقتي براش توضيح دادم يه جاي ديگه است گفت باشه
ساعت 7بعد از ظهر با هم رفتيم خانه بازي نيماني
اول خجالت مي كشيد بره بازي كنه
ولي چند دقيقه اي كه گذشت دوستش رسول رو ديد آن وقت رفت و با رسول مشغول بازي شدن
چند تا عكس هم ازش گرفتم البته باموبايله خيلي خوب نشده.................
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی