فاطمهفاطمه، تا این لحظه: 16 سال و 1 ماه و 13 روز سن داره

بهار

خاطرات چیز هایی هستن که هیچ وقت نمیتوان آن ها را فراموش کرد چون در فراموش نشدنی ترین جای ذهن ما هستند

افتادن دومین دندون شیری

1392/10/15 8:37
نویسنده : fateme
296 بازدید
اشتراک گذاری

روز جمعه 92/10/13  دومین دندون فاطمه افتاد .

چند روزی می شد که دندونش لق لق شده بود و اذیتش می کرد . می گفت مامان یه چیزی به لبم می خوره وقتی نگاه کردم دیدم که دندونشه . گفتم بیا برو مثل دفعه قبل باهاش بازی کن تا بیافته.

هر دفعه دستمال بر می داشت و تکونش می داد تا خون می اومد می ترسید و گریه می کرد می گفت : مامان این دفعه بیرون نمی آد.

تا اینکه روز جمعه خونه آقا جون بودیم که شروع کردی گریه کردن و می گفتی بیا این دندون رو بکش . منم بهش می گفتم نمی تونم بیا تا مامان جون برات بکشتش . خانمی راضی نمی شد . وقتی به دندونش نگاه کردم دیدم به یه تیکه پوست وصله هر کاری کردم که بکشمش نتونستم.

خلاصه بعد از تقریبا" یکساعت گریه کردن موافقت کرد که خاله فرشته اون دندون رو بندازه . و خاله فرشته در یک ثانیه اون دندون رو در آورد و دخترم راحت شد.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (10)

مامان آذین
15 دی 92 11:24
سلام عزیزم با افتخار لنکتون کردم وبلاگت خیلی باحاله اگه موافق به ادامه ی لینک بودی خبرم بده تابا افتخار دوستیمون رو ثبت کنیم میبوسمتون از دور
fateme
پاسخ
سلام ممنونم که به وب دخترم اومدید. خوشحال می شم که بتونیم دوستان خوبی برای هم باشیم.ولی متاسفانه آدرسی که گذاشته بودید باز نشد.
♥ مامی ملودی جون ♥
15 دی 92 12:11
الهی وای که خیلی درد داره .
عشق یعنی ...
15 دی 92 12:51
آخی . الهی بگردم این شاله همیشه تن درست باشی عزیزم چه دلی داشته این خاله فرشته
fateme
پاسخ
من نگاه دندونش می کردم دلم می لرزید .ولی خاله اش با جرات اون رو بیرون آورد
مامان ریحان
15 دی 92 18:16
خو بسلامتییییییییییییی چه خاله ی دل و با جرات داری
مامان آرینا موفرفری
15 دی 92 23:52
آخی عزیزم خیلی اذیت شدی مامانی مطمئنا خاله فرشته هم بخاطراینکه فاطمه جون اینقد اذیت نشه اینکارو کرده افرین خاله ی مهربون
مامان رومینا
16 دی 92 2:10
الهی...اذیت شده این سری فاطمه جون...باز خوبه راضی شده خاله فرشته واسش در بیاره ایشالا که واسه بقیه ش اذیت نشه
مریم--------❤
17 دی 92 21:10
یه دفعه یکی از دندونای جلو افتاده بود ولی یکمی چشپیده بودانگار دلش نمیومد بیوفته... آبجیم به هبهانه اینکه میخواد ببینه چجوریه همونم کند
(زهره)مامان فاطمه
22 دی 92 13:39
بسلامتی خانم گل ایشااله دندونهای دائمیت سفت ومحکم وسالم باشه همیشه
parham ,mamanesh
15 بهمن 92 14:28
اتنا
8 تیر 93 1:19
سلام مامان فاطمه انالله خودتو دختر نازت وخانواده محترمتون زنده باشین منم یکی از فامیلهای دور اقاجونت هستتم خدا رحمتش کنه انشالله هر چی خاک اونه عمر شما و خانوادتون
fateme
پاسخ
سلام آتنا جون . ممنونم از لطفتون .خدا اموات شما رو هم بیامرزه. عزیزم آقاجون من چه نسبتی با شما دارن؟
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به بهار می باشد