افتادن دومین دندون شیری
روز جمعه 92/10/13 دومین دندون فاطمه افتاد .
چند روزی می شد که دندونش لق لق شده بود و اذیتش می کرد . می گفت مامان یه چیزی به لبم می خوره وقتی نگاه کردم دیدم که دندونشه . گفتم بیا برو مثل دفعه قبل باهاش بازی کن تا بیافته.
هر دفعه دستمال بر می داشت و تکونش می داد تا خون می اومد می ترسید و گریه می کرد می گفت : مامان این دفعه بیرون نمی آد.
تا اینکه روز جمعه خونه آقا جون بودیم که شروع کردی گریه کردن و می گفتی بیا این دندون رو بکش . منم بهش می گفتم نمی تونم بیا تا مامان جون برات بکشتش . خانمی راضی نمی شد . وقتی به دندونش نگاه کردم دیدم به یه تیکه پوست وصله هر کاری کردم که بکشمش نتونستم.
خلاصه بعد از تقریبا" یکساعت گریه کردن موافقت کرد که خاله فرشته اون دندون رو بندازه . و خاله فرشته در یک ثانیه اون دندون رو در آورد و دخترم راحت شد.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی