سورپرایز
امروز باباجون زنگ زد وگفت یه سورپرایز براتون دارم گفتم چیه گفت که میخواد ما رو ببره مشهد و بلیط گرفته برای 12شهریور .
وای ازخوشحالی نمیدونستم چکارکنم .قبلا" گفته بود که می خوایم بریم مشهد ولی فکر نمیکردم که جدی بگه آخه قرار بود با تور بریم کیش ولی مثل این که امام رضا (ع) امسال هم ما رو طلبید .
آخه پارسال هم منو فاطمه با آقا جون و مامان جون رفتیم مشهد زیارت .
آقاجون نظر کرده بود مامان رو ببره مشهد. چون مامان مریض شده بود و خیلی حالش بدشده بود و دکتر گفته بود که اگه یک روز دیگه دیر تر آورده بودینش زنده نمی موند. خاله هم نظرحضرت زینب (س)کرده بود.مامان رو ثبت نام کرد ولی متاسفانه سوریه جنگ شد و هنوز موفق به رفتن زیارت حضرت زینب (س)وحضرت رقیه(ع) نشدیم.
خدادلش رحم اومد و دوباره مامان رو به دخترش برگردوند. خداجون شکرت به خاطر همه چیز .
امسال هم خیلی دلم می خواست که برم زیارت که امام رضا(ع) مارو طلبید.