فاطمهفاطمه، تا این لحظه: 16 سال و 1 ماه و 19 روز سن داره

بهار

خاطرات چیز هایی هستن که هیچ وقت نمیتوان آن ها را فراموش کرد چون در فراموش نشدنی ترین جای ذهن ما هستند

سورپرایز

1391/5/31 23:19
نویسنده : fateme
245 بازدید
اشتراک گذاری

امروز باباجون زنگ زد وگفت یه سورپرایز براتون دارم گفتم چیه گفت که میخواد ما رو ببره مشهد و بلیط گرفته برای 12شهریور .

وای ازخوشحالی نمیدونستم چکارکنم .قبلا" گفته بود که می خوایم بریم مشهد ولی فکر نمیکردم که جدی بگه آخه قرار بود با تور بریم کیش ولی مثل این که امام رضا (ع) امسال هم ما رو طلبید .

آخه پارسال هم منو فاطمه با آقا جون و مامان جون رفتیم مشهد زیارت .

آقاجون نظر کرده بود مامان رو  ببره مشهد. چون مامان مریض شده بود و  خیلی حالش بدشده بود و دکتر گفته بود که اگه یک روز دیگه دیر تر آورده بودینش زنده نمی موند. خاله هم  نظرحضرت زینب (س)کرده بود.مامان رو ثبت نام کرد ولی متاسفانه سوریه جنگ شد و هنوز موفق به رفتن زیارت حضرت زینب (س)وحضرت رقیه(ع) نشدیم.

خدادلش رحم اومد و دوباره مامان رو به دخترش برگردوند. خداجون شکرت به خاطر همه چیز .

امسال هم خیلی دلم می خواست که برم زیارت که امام رضا(ع) مارو طلبید.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

مریم--------❤
31 مرداد 91 23:33
التماس دعا


محتاجم به دعایت
اجی مریم
1 شهریور 91 5:46
خوش به حالتون دعامون کنین


حتما" .
مامان ریحان عسلی
1 شهریور 91 11:11
سلام
خوش به سعادتتون
رفتید زیارت ما رو هم دعا کنید و بخواید که ما رو هم بطلبه ؛ پس پیشاپیش سفرتون بی خطر


حتما" اونجا یادتون می کنم.
من وقتی با یکی ارتباط دوستی برقرار کردم اونو واقعا" دوست خودم می دونم .تو شادی و غمش شریکشم . امیدوارم که همیشه شاد و تندرست باشید.
مامان امیرحسین ومحیا
2 شهریور 91 16:47
التماس دعا.شاید ماهم 12 بریم مشهد البته با ماشین شخصی چه خوب میشد همدیگر ومشهد میدیدیم. راستی منم به روزم بیان دیدنم دلم گرفت
مامي نسيم( مامان ملودي )
20 شهریور 91 8:50
التماس دعا


محتاجم به دعاتون
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به بهار می باشد