فاطمهفاطمه، تا این لحظه: 16 سال و 1 ماه و 19 روز سن داره

بهار

خاطرات چیز هایی هستن که هیچ وقت نمیتوان آن ها را فراموش کرد چون در فراموش نشدنی ترین جای ذهن ما هستند

اومدن فرشته به خونمون

1391/5/31 23:00
نویسنده : fateme
334 بازدید
اشتراک گذاری

دیشب وقتی خواستیم بخوابیم به فاطمه گفتم :مامان جون اتاقت رو مرتب کن  فکر کنم فرشته امشب بیاد و اتاقت رو نگاه کنه اگه مرتب بود و همه چیز سر جاش بود توی جدولت برات مهر میزنه . اونم برعکس همیشه گفت : چشم مامان تمیز می کنم .

اول عروسکایی که ریخته بود گذاشت توی قفسه البته فقط روی هم چیدشون ولی بازم خوب بود ، بعد نگاه کرد و گفت: مامان سی دی روی زمین نریختم و همه اش توی کیفه ،   گفتم:  آفرین .بعد رفت سراغ کمدش ؛ لباسایی که عوض کرده بود رو برداشت و بدون این که اونا رو تا کنه پرتشون کرد توی کشو ی لباسش وگفت: مامان لباسام هم جمع کردم خنده ام گرفته بود چون در کشو که باز می کردی بلوزاش مچاله شده افتاده بود ولی بازم خوشم اومد که به حرفم گوش داد.آخر سر هم گفت مامان نگاه اتاقم چقدر مرتبه .

من پشت کامپیوتر بودمComputer و وقتی بر گشتم نگاه کردم دیدم واقعا" مرتب شده هیچی رو زمین نبود ولی وقتی تو قفسه عروسکا نگاه می کردی عروسکا روی هم انباشته شده بودن ، توی کمد هم به همین صورت . بچه ام ظاهر رو تمیز کرده بود ولی .......... خداییش راضی بودم از کارش.

صبح که از خواب بیدار شدم قبل از اینکه فاطمه بیدار بشه رفتم و مهر هایی که براش خریده بودم رو برداشتم و توی جدول برای هر کاریش یه مهر زدم .

وقتی از خواب بیدار شد خوابمنو صدا زد وگفت : مامان بیا ببین دیشب فرشته اومده و برام مهر زده و خیلی خوشحال بود و منم اومدم توی اتاقش و با تعجب نگاه کردم تعجبو گفتم : دیدی بهت گفتم اگه همه چیز تمیز باشه فرشته می آد برات مهر می زنه .

ولی یه شکایت کرد و گفت که آخه چرا فقط یکی زده چرا همه ی جدول رو پر نکرده گفتم : آخه مامان جون یک شب که نمی شه همه ی جدول رو پر کرد باید خیلی کارای خوب انجام بدی تا جدول پر بشه .کمی فکر کرد و گفت باشه مامان.

شکر خدا امروز از صبح که بیدار شده چیزی نریخته واتاقش مرتبه .هر چی هم بهش می گم اول یادش به جدول نیست و به حرفم توجه نمی کنه تا بهش میگم فاطمه جدول فرشته یادت رفت اون موقع میگه چشم . برای روز اول خیلی خوب بود .تا شب ببینم چطور میشه.

 

 

این کمد لباسیشه که مثلا" لباساش رو جمع کرده

این قسمت هم کیفاشو مثلا" مرتب گذاشته

این هم کشو لباسیشه

این هم جدول که فرشته اومده و براش مهر زده

این هم قفسه عروسکاش

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (8)

عسلی
31 مرداد 91 17:39
سلام فاطمه جون جالب بود
مریم--------❤
31 مرداد 91 18:16
سلام عزیزم آفرین به فاطی جون ایشالله همیشه تو خونتون پر فرشته باشه خوب مامانی هم یه فرشتست دیگه!
مریم--------❤
31 مرداد 91 18:41
مریم--------❤
31 مرداد 91 19:02
lمازیار فلاحیِِن دیگهکثافت هر آهنگی که موخنه از قبلیش خش ترن


بروم یه آهنگیش دانلود کونوم بینوم بقیه شعراشم قشنگن یانه؟
مریم--------❤
31 مرداد 91 19:04
اخلاقم تو همناامرو دو تا پشه ول کونوم نبودنفرار کردوم از دسشو اومدم خونه خواهروم


از بس شیرینی پشه ها هم ولت نمیکنن.
مریم--------❤
31 مرداد 91 23:33
ها برو اهنگاش دانلود کو
مامان ریحان عسلی
1 شهریور 91 11:11
سلام خیلی ایده ی خوبیه ایشالا که موفق باشید
مامي نسيم( مامان ملودي )
20 شهریور 91 8:49
همين كه گوش كرده خودش خيلي خوبه . حالا منم يه پيشنهاد دارم . البته براي چند روز بعد . يه شب كه به همين شيوه اتاقش و جمع كرد فرداش براش مهر نزنين . مي پرسه پس چرا مهر نزده من كه اتاقم مرتب بوده ؟ شما بگو بيا بريم همه جا رو نگاه كنيم ببينيم دليلش چيه و براش توضيح بده چون مرتب نچيده مهر نزده . اينطوري ميدونه فقط ظاهر مهم نيست فرشته به داخل و باطن هم نگاه ميكنه


چند روز اول خوب بود قبل از اینکه بخوابه همه چیز روجمع می کرد ولی حالا کمتر البته سعی می کنه که اتاقش تمیز باشه ولی هر روز این جوری نیست .سه چهار روزی می شد براش مهر نزده بودم می گفت چرا فرشته نمی آد منم گفتم چون نامرتب شدی همون شب باز چیزاشو جمع کرد و من صبح براش مهر زدم . کلا" از این کار راضیم چون بهتر شده.
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به بهار می باشد