فاطمهفاطمه، تا این لحظه: 16 سال و 1 ماه و 15 روز سن داره

بهار

خاطرات چیز هایی هستن که هیچ وقت نمیتوان آن ها را فراموش کرد چون در فراموش نشدنی ترین جای ذهن ما هستند

رفتیم تولد

1391/6/29 14:55
نویسنده : fateme
317 بازدید
اشتراک گذاری

دیشب رفتیم تولد رومینا جون .

جای شما دوستان خالی .خیلی خوش گذشت.

مامان رومینا تزئینات تولد روکیتی انتخاب کرده بود .خیلی خوشگل شده بود .

مامان رومینا عکسای رومینا رو تو دیوار زده بود و موقعی که خواستیم بیایم خونه به ما گفت هرکدوم از عکسا رو که دوست دارید برای یادگاری انتخاب کنید و برای خودتون  بردارید .

فاطمه هم دو تا از عکسای رومیناجون رو برداشت . وقتی عکسا رو اسکن کردم براتون میذارم.

کیک تولد یه کیک گرد بود که عکس کیتی رو کشیده بودن.

شام هم ساندویج همبر با اولویه بود به شکل کیتی .خیلی خوشمزه بود.دست مامان رومینا دردنکنه خیلی زحمت کشیده بود  .

راستی وقتی خواستیم برگردیم مامان رومینا یه دفتر چه آورد و بهمون داد تا برای رومیناجون یادگاری بنویسیم .این هم ایده خوبی بود . بابای فاطمه توی دفترچه یادگاری نوشت و منم امضاء زدم.


 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

مامان ریحان عسلی
29 شهریور 91 0:16
رمز
مامي نسيم( مامان ملودي )
29 شهریور 91 10:32
اگه دوست داشتي به منم رمز بده خانومي


عسلی
29 شهریور 91 16:48
سلام عزیزم امیدوارم خوش گذشته باشه.......من هم رمز میخوام


ممنونم عزیزم جای شماخالی.
چرا که نه؟
مامان ریحان عسلی
29 شهریور 91 18:19
سلام
به به چه ایده های خوبی دست ننه ی رومینا هم درد نکنه بابت زحمت هایی که واسه تولد رومینا کشیده
ننوشتی بابای فاطمه چی نوشت که شما هم امضاش کردی چه با سیاست معلومه که امضای آخر دسته شماستا حرف آخرو تو خونه ی شما معمولا کی میزنه


موچیم چه نوشت. درسی هم نخوندمش .خوش امضاء کرده بید بعد وقتی خواسیم بییم پسر خواهرشوهروم اومد گفت زن دایی تو هم یه چی بنویس گفتوم داییت نوشته گفت خو امضاء بزن ما هم یه امضایی کردیم.
مامان ریحان عسلی
30 شهریور 91 0:17
خا پس در جواب خود شیرین بویی رومینا بیده که امضا در وکردی بازم ببین سیش امضات مهم بیده خوشون بهتر میفهمن لابد شاید یه جی بدرد بخورن خصوصی
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به بهار می باشد