فاطمهفاطمه، تا این لحظه: 16 سال و 1 ماه و 15 روز سن داره

بهار

خاطرات چیز هایی هستن که هیچ وقت نمیتوان آن ها را فراموش کرد چون در فراموش نشدنی ترین جای ذهن ما هستند

تولد دوست فاطمه

1391/7/14 23:05
نویسنده : fateme
1,112 بازدید
اشتراک گذاری

گفته بودم می خوایم بریم تولد .

ساعت 7 بود که آماده شدیم  با فاطمه و پونه دختر عمه فاطمه که مهمونمون بود رفتیم تولد یکتا ویگانه .

پونه ظهراومد خونمون ،مامانش گفت اگه عصر خواستین برین بیرون می گم باباش بیاد ببردش .

گفتم بچه گناه داره ببینه ما می خوایم بریم تولد . منم به مامانش گفتم براش لباس بذار تا با خودم ببرمش تولد.

تولد یکتا خیلی خوش گذشت .دعوتی هم زیادنداشت .

خوب بود بچه ها تا تونستن برای خودشون بازی کردن و ما مامانها هم با هم صحبت می کردیم .

تا چندتا عکس ازشون گرفتم دیوونه شدم .همه اش باید دنبالشون می دویدم تا بتونم چند تاشون رو کنار هم بذارم و ازشون عکس بگیرم .

بعد از اونجا ساعت تقریبات" 9بود که رفتیم تولد امیر علی .

تولد امیرعلی خیلی شلوغ بود .حتی ما جا برای نشستن نداشتیم.

تقریبا" یه نیم ساعتی اونجا موندیم و بعد اومدیم خونه.

فاطمه می گفت مامان تولد امیر علی اصلا" خوش نگذشت . ولی تولد یکتا خیلی بهمون خوش گذشت.

قبل از اینکه بریم تولد

کیک تولد یکتا ویگانه

یاس، فاطمه ، یکتا و آیدا (دوستای کلاس زبان فاطمه)

پری ناز و یاس ــ فاطمه و پونه

فاطمه ،شقایق، یکتا، دختر عموی یکتا و یگانه

 ( هر چی فکر می کنم نمی دونم اسم این که تو دستشونه چیه نیشخند)فش فشه نمی دونم درست گفتم یا نه ، مامان یکتا بهشون داد و داشت یکی  یکی روشنشون می کرد

فش فشه چشمکنیشخند فاطمه روشن کرده بود وفاطمه می ترسید اونودور از خودش گرفته بود.

برف شادی ( اینقدر بچه ها کیف کردن برای خودشون)

اینم گل ناز خودم

بچه ها داشتن دستم یزدن به خامه کیک ومی خوردن.

فاطمه رو ببینید بین کلاه یکتا ویگانه

بقیه هم در حال خوردن خامه

اینجا بچه ها نشسته بودن داشتن کادو ها رو باز می کردن

فاطمه درحال خوردن شام

کیک تولد امیرعلی

فاطمه و امیر علی

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

مامان ریحان عسلی
15 مهر 91 12:46
سلام
ماشالا هزار ماشالا مثه همیشه خوشگل و خانم
بیو خصوصی


ممنون بابت نظرت در مورد اتاق فاطمه.
مامانی درسا
16 مهر 91 1:09
الهی بگردم چه ماه شدی گلم .... مثل پرنسس های خوشگل
مامان سارا
16 مهر 91 10:26
چه دختر نازی ماشالا به این گل خانم.مامانی پستتون رو ندیدم کدوم پست رو می گین همین تولد دوست گل دختر رو می گین یا یه پست دیگه

اون پستی روکه میخوام براش یه شخصیت کارتونی انتخاب کنم.
مامان علی خوشتیپ
16 مهر 91 10:42
وااااااااااای ماشاالله اینا همشون جیگرن
کمپوت هلو که میگن اینجا بوده ها


آره خاله جون مخصوصا" یکتا و یگانه که تولدشون بود. اوناواقعا" خوردنی بودن. تپل و ناز .
مامان امیرحسین ومحیا
16 مهر 91 11:39
هزار ماشالا از همه خوشکلتر فاطمه خانم بااون چشمای درشتش.وای چشم نخوری خاله مامانی دیگه نیاد پیش ما.


چشات قشنگ می بینه
مامی نسیم (مامان ملودی )
17 مهر 91 0:58
مثل همیشه خوشگل
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به بهار می باشد