فاطمهفاطمه، تا این لحظه: 16 سال و 1 ماه و 19 روز سن داره

بهار

خاطرات چیز هایی هستن که هیچ وقت نمیتوان آن ها را فراموش کرد چون در فراموش نشدنی ترین جای ذهن ما هستند

آقا جون و مامان جون رفتن کربلا

1391/7/27 23:07
نویسنده : fateme
727 بازدید
اشتراک گذاری

چند روزی می شه نتم قطع شده .دلیلش هم نمی دونم .

روز یکشنبه 23مهر آقا جون و مامان جون و خاله فرشته رفتن کربلا.

شب قبلش توی مسجد مراسم چاوشی براشون گرفته بودن .آخه آقا جون بانی مسجد است .کاروانی که رفتن کربلا همه از محله خودمون بودن به قول معروف بچه های مسجد بودن.

ساعت 2 بعد از ظهر رفتیم برای بدرقه . ساعت 3بود که حرکت کردن .

آقا جون و مامان جون دومین باری بود که می رفتن کربلا . سال 79بود که رفتن کربلا. ولی خاله فرشته اولین بارش بود که میرفت . به خاطر همین ما امروز صبح اومدیم خونه آقا جون براش آش پشت پا درست کردیم.

عکسا رو گذاشتم

فاطمه و یاس دختر خاله اش

آقا جون ، یاس و فاطمه

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (22)

مامان ریحان عسلی
25 مهر 91 20:33
سلام
ایشالا روزی خوتون سفرشون بی خطر
خوبی ایی سفرا به ایین که یه عالمه سوغاتی گیرت میآد
جاشونم سبز باشه آش هم نوش جونتون


ممنونم ایشاالله روزی شما هم باشه.
ها ای خشن وقتی می آن چقدر هم سفارش دادیم که چه بیارن.
خوم آش درس کردوم جات خالی ای خوشمزه شده بید.
خاله جون
25 مهر 91 21:56
سلام
بسلامتی انشالله با کوله باری از معنویات الهی برگردند.سفر بی خطر از طرف ما هم بگید برای ما هم دعا کنند.التماس دعا


ممنونم خاله جون . انشاالله روزی شما باشه.
محتاجیم به دعای خیرشما .
مامان ریحان عسلی
25 مهر 91 22:19
مواد لازم:
عدس سبز 2 پیمانه _ پیاز فراوان _ سبزی هم تره و مرزه و ریحان که واسه شما ربع کیلو کافیه روغن و زردچوبه و نمک _ اوماجم که با آرد درست میکنن که خومم بلد نیسوم و مثه رشته ی آشن یه مشت اگه ریزهاش رشته ات بر داری کافیه اگه هم نداری ریزه شون اندازه نصف بند انگشت
*******************************
عدست و پیاز بذار با هم بپزن و زردچوبه و نمک هم بهش بزن بذار تا خوب بپزه بعد سبزیت اضافه کن وقتی سبزیت پخت در اخر سر روغن و رشته ات بریز تا کمی هم قوام بیآد زیادم نمیخواد کم آب باشه یکمی آبکی باشه بهترن
همی بخاطر پیاز که میکروب کشن اینجا تو فصل سرما زیاد درس می کنن مونم ازشون یاد گرفتم


دستت درد نکنه . خوحالا مو اوماج از کجابیاروم .
میشه رشته ی آش خومون توش کونوم.
مامان رومینا
26 مهر 91 0:25
سفرشون بسلامت.آخ که چقدر دلم اش میخواد


برات فرستادم به سعید بگو آش شماروببره بذاره تویخچال وقتی اومدی نوش جان کن.
نایسل
26 مهر 91 13:14
خوش به حالشو ن خواهر منم رفتن دیشب امروز صبح اس ام اس داد ما کربلا هستیممم
خوش به حالشون


زیارتش قبول باشه .انشاالله روزی شماهم بشه برید زیارت.
نایسل
26 مهر 91 13:14
عزیزم رمز 1010353 تاییییددد نکنی ها
مریم--------❤
26 مهر 91 13:43
بسلامتی عزیزم
ایشالله سلامت برگردن و دست پر البته تو گرونیو بی ارزشی پول ما....بیخیال
دلم او کردیاسیما آش نیووردی؟


ممنمونم عزیزم.
خوحالا تو دلت آش خواست موچطوری سیت بفرسوم.
مو اینجا می خوروم جی تو.
نایسل
26 مهر 91 14:41
خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ
maryam
26 مهر 91 22:27
سلام مامان فاطمه خوبید؟؟؟؟ انشاالله به سلامتی برن و برگردن............


سلام عزیزم . ما خوبیم . شما چطورید ؟
ممنون از اینکه بهمون سر میزنی عزیزم.
مامان رومینا
27 مهر 91 12:17
نت تون هنوز درست نشده.ما عکس میخوایم


چرا درست شد . عکسا رو گذاشتم. بیا ببین.
نایسل
27 مهر 91 14:05
فدات شم من نظر لطفته گلم
مامان رومینا
28 مهر 91 1:17
دخترای نااااااااااازو ببین.خدا حفظشون کنه.
مامان رومینا
28 مهر 91 1:20
خصوصی
نایسل
28 مهر 91 3:13
باورت میشه خودممم نمیوندم از کجا اومده بوددد خونمونننن خداروشکر باباممم گرفتش والا من سکته میکردمم
نایسل
28 مهر 91 4:15
چشات خوشگل دیده گلمم
نایسل
28 مهر 91 4:47
خخخخخخخخخخخخخخخخخخخ کلی به اون که گفتی یکیشو درست جواب دادری خندیدمم


راستش بخوای خودم هم کلی خندیدم به خنگ بودن خودم.
نایسل
28 مهر 91 4:47
بدو برو برای خواهراتتت تعریف کن منم هر چی میشه سه سوت کف دست الهه مون میزارمم
علی
28 مهر 91 9:30
سلام به خدا شرمند میکنین شما دلم براتون یه ذره شده زودی بر میگردم ولی نمیدونم چرا نتم اینقدر دیر شده خیلی هم پیگیرش هستم همش امروز فردا میکنن ممنون همیشه میاین به خدا منم به یادتونم
مامان ریحان عسلی
28 مهر 91 19:10
هله هوا همچنان گرمن اونجا خااااااا
اوماجم مثه رشته ی آشن حالا اومدم بی یو سیت می گم راه کارش
مو عاشق سوپرایزم مخصوصا اگه خوردنی باشه
روضه هم روضه ی امام موسی بن جعفرن که 7 هفته هر چهارشنبه ها مراسمن که اگه تا قبل از 7 مین هفته نذرش قبول بشه یه مراسم خوبی می گیره یعنی در واقع غذا میده
هفته ی اول یه نون مخصوص اینجا داد
هفته ی دومم یه شیرینی مثه زبون اما نازکتر
هفته ی پیشم خرما
بازم سوالی داشتی بپرس




چه بکونیم ما که سرما نداریم اول آبانه هنوز کولر روشنه.
سی سورپرایز هم کومت صابون نزن .حالا وقتی اومدی سیت میگوم.
انشاالله هرچه زودتر حاجت بگیره . ائمه کسی رونا امید نمی کنن.
مامان امیر مهدی
29 مهر 91 0:22
ایشالا به سلامتی برگردن
التماس دعا داریم ازشون


ممنونم ما هم محتاجیم به دعاتون.
شبنم
29 مهر 91 16:35
فاطمه خانم مگه من برای این پست شما کامنت نذاشته بودم؟یا اینکه خصوصی گذاشته بودم که الان نیست؟
اخه چرا من انقدر با نی نی بلاگ مشکل دارم..از ده تا کامنت هایی که اینجا برای بچه ها می ذارم،بعدا سه چهارتاشون بودن که کامنت هاشون ثبت نشده!..اینو تو پستی که می خواستم به خانم ها رمز بدم فهمیدم!
الان هم دیدم کامنتم اینجا هم نیست.



من همه ی کامنتها رو تائیدمی کنم فقط اونایی که خصوصی هستن تائید نمی کنم . برای این پست هم کامنتی نذاشته بودی.
زری
29 مهر 91 22:51
آخییییییی کربلا .....فردا این موقع ما هم .......
بله .خدا قسمت همه آرزومندان و عاشقان بکنه


سلام . خوش به حالتون.
رفتید ما رو هم دعا کنید.
راستی زری جون آدرسی از خودتون نذاشتی برام . اگه میشه آدرس بذارید تا منم به شما سر بزنم .
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به بهار می باشد