فاطمهفاطمه، تا این لحظه: 16 سال و 1 ماه و 19 روز سن داره

بهار

خاطرات چیز هایی هستن که هیچ وقت نمیتوان آن ها را فراموش کرد چون در فراموش نشدنی ترین جای ذهن ما هستند

عکس مسافرت

1391/11/28 23:34
نویسنده : fateme
366 بازدید
اشتراک گذاری

بازم رفتیم مسافرت سه روزه ولی یک روزه بر گشتیم چون به محض اینکه پا گذاشتیم تو شیراز فاطمه خانم تب کرد و شبش کارمون به بیمارستان کشید . ناراحتفردا صبحش بر گشتیم . ولی الان فاطمه بهتر شده لبخندفکر کنم فقط نمی خواست بذاره ما خرید عیدمون کنیم.نیشخند

این عکسا رو توی دشت ارژن گرفتم.

 

پونه و فاطمه

اینم صبحانه که بابا سفارش داد

این عکس رو توی هتل ازش گرفتم دقیقا" توی همین اتاق روی همین مبل وقتی هشت ماهه بود ازش عکس گرفتم .

اینم هشت ماهگی فاطمه قربونت بره مامان که ماشا الله چقدر بزرگ شدی.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (10)

علی
29 بهمن 91 0:21
حدارو شکر هزار مرتبه که الان خوبه اشکال نداره وقت واسه سفر رفتن زیاده ناراحت نباشین به به چه بابا مامان مهربونی چه غذایی خاله ساعت یک شبی عکس کباب گذاشتی نمیگی گشنه میشیم؟؟؟؟؟؟؟ بگذریم نوش جونتون ایشالله گوشت بشه و بچسبه تنتون دیدی خانومی چه بزرگ شدی یه روز خودت میری میبینی اوووووه مامانت چه روزایی ازت عکس گرفته من چند وقت پیش عکس بچگی ای بابامو دیدک که پیش عمو بزرگم بود خیلی لذت بردم ایشالله توهم با بچت روزی بشینی تاریختو روز به روز ورق بزنی شب بخیر برم ادامه فیلمو ببینم یا علی
مامان ریحان عسلی
29 بهمن 91 1:18
سفر بی خطر ....آخی عزیزوم خیلی نخشن بچه ات تو مسافرت مریض بشه ایشالا زودی حالش خوب بشه



یعنی دو بارن که رفتوم شیراز منگ دلوم زده . سی شوهروم گفتوم اگه شیراز بیا دم در حیاط دیگه نمی روم .
مامانی درسا
29 بهمن 91 3:47
آخی گلم مامانش مریض شده دخترم ...... الهی دیگه مریض نشی گلی خانم
♥ مامي ملودي جون ♥
29 بهمن 91 10:18
الهه بميرم كه حالت بد بوده عزيزم . چه خوب كه عكس اون موقع رو هم گذاشتي . خيلي جالب بود . هزار ماشا الله ديگه خانومي شده واسه خودش


آره خاله جون دیدی چقدر تغییر کردم.
پرهام
29 بهمن 91 23:27
خوشگل بود خوشگلتره شده


چشات قشنگ می بینه عزیزم
maryam
3 اسفند 91 15:16
سلام مامان فاطمه خوب هستید؟ خوب خدارو شکر که بهتره.پس شما هم این چند روزها رفتید مسافرت؟


سلام مریم جون نگو مسافرت که دیگه اصلا" دوست ندارم برم مسافرت . خودمونیم اگه خدا بخواد عید می خوایم بریم آبادان .راستی زیارت قبول . خوش گذشت.


maryam
4 اسفند 91 18:18
سلام مامان فاطمه.ممنون خدا قبول کنه جای شما خالی.عقیده من بر اینه که بیماری ,زکات و صدقه بدن هستش همیشه از این دید به بیماری ها نگاه میکنم اینو گفتم شاید به درد شما هم بخوره


سلام عزیزم خوبی؟
ممنون از راهنماییت حتما" بدردم می خوره.
مریم--------❤
6 اسفند 91 13:16
سلام عزیزم
خوبی؟مسافرت خوش گذشت؟
الهیخیلی ناراحت شدم فاطمه جون مریض شده بودخدارو شکر که بهتر شده



نه والا چه مسافرتی . منگ دلوم زد.
مامان ملیکا کوچولو
14 اسفند 91 0:38
سلام خانوم گل. اول بگم:ماشاالله به چشم و ابروت عزیزم. الهی همیشه شاذ باشی گلم. دوم: پیش ملیکا طلای منم بیا. خاله لینکت کردم.


سلام عزیزم ، مرسی مامان ملیکا جون که بهمون سر زدید . خاله جون اگه می شه آدرس وبتون رو برام بذارید تا منم شما رو لینک کنم .
مامان ملیکا کوچولو
21 اسفند 91 1:43
بوس.بوس.بوس. واسه فاطمه گلی.http://melika8888
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به بهار می باشد