فاطمهفاطمه، تا این لحظه: 16 سال و 1 ماه و 18 روز سن داره

بهار

خاطرات چیز هایی هستن که هیچ وقت نمیتوان آن ها را فراموش کرد چون در فراموش نشدنی ترین جای ذهن ما هستند

دیدار دوست وبلاگی

1392/3/5 16:19
نویسنده : fateme
654 بازدید
اشتراک گذاری

دیروز برای اولین بار سیما جون مامان ریحان عسلی رو از نزدیک ملاقات کردم.

قبلا" تلفنی باهاش صحبت کرده بودم ولی چون ایشون ساکن تبریز هستن متاسفانه نتونسته بودم که از نزدیک ببینمش.

مامان رومینا زحمت کشیده بودن و من و مامان ریحان رو دعوت کردن خونشون . اول قرار گذاشتیم بریم خانه بازی باد بادک ، که هم بچه ها با هم بازی کنن و هم ما همدیگه رو ببینیم .ولی بعد مامان رومینا تصمیم گرفت که ما بریم خونه اونا .

شب خیلی خوبی بود . کلی ا هم صحبت کردیم و خندیدیم .

مخصوصا" آخرش که می خواستیم بیایم خونه گفتیم یه عکس سه نفره با بچه ها داشته باشیم .چون کسی نبود ازمون عکس بگیره دوربین رو تنظیم می کردیم که ازمون عکس بگیره ولی از بس مامان ریحان می خندید یکی از عکسا درست در نیومد.

از همین جا از مامان رومینا تشکر می کنم بابت شام و پذیرایی خوبش . دستت درد نکنه و خسته نباشی.

قرار بعدی رو گذاشتیم پارک سر پوشیده شغاب ؛ البته اگه دوباره تغییر نکنه. شام هم دعوت من .

 

 

رومینا خانم

فاطمه و رومینا در حا اجرای شو .هر کاری کردم ریحان نمی اومد

 

ریحان عسلی

 

فاطمه با کوسن و بالشت خونه درست کرد . اینجا هم داشتن ژله می خوردن.

 

رومینا هم نمی ذاشت ریحان ژله اش رو بخوره

 

رو زمین جا نبود مجبور بودن برن رو میز بشینننیشخند

 

 

 

موقع رفتن یعنی ایستادن که بای بای کنن.(سیما جون دست فاطمه رو ببینخنده)

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (30)

مامان آرینا مو فرفری
5 خرداد 92 17:07
چقدر عالی ، همیشه به شادی و مهمونی عزیزم.


ممنونم عزیزم
مامان رومینا
5 خرداد 92 18:45
امیدورام بهتون خوش گذشته باشهاین اجرای شو رو ببین من کجا بودم ندیدم


فکر کنم توی آشپزخونه
ستایش*مامان محمود
5 خرداد 92 20:10
سلام به به خوشحالم که بهتون خوش گذشته عزیزم
وای قلبون این3تادخمل نازهر3تاشون عزیزخاله هستن


جای شما خالی خیلی خوب بود.
مامان سپهر
6 خرداد 92 14:29
سلام عزیزم خوبی؟؟؟به به چه دوستهای با معرفتی.......حسابی خوش گذروندین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


سلام ؛ جای شما دوست خوبم خالی
شبنم
6 خرداد 92 15:10
چه مهمونی جالب و باحالی بود.. سه تا مامان نی نی وبلاگی مهربون و خوش ذوق، با سه تا دخر وروجک شیطون یعنی اون شب کلی به فکرتون بودم و هی با خودم حسودی می کردم و میگفتم خوش به حالشون که دور هم هستن!(مامی رومینا بهم گفته بود که شب شماها مهمونش هستید). ای شالله خدا قسمت کنه و یه بار شما و مامان رومینا اینا با همدیگه خانوادگی بیاید شیراز، و من دعوت تون کنم خونه!
شبنم
6 خرداد 92 15:12
مامانی تو این عکس دومی فاطمه یه جوری داره می رقصه، که انگار صد ساله کارش رقصیدن هست! البته خنده های رومینا هم خیلی شیطنت آمیزه اون عکسی هم که ریحان و رومینا مثل دو تا جوجه نشستن روی میز و دارن نگاه دوربین می کنن، خیلی باحاله.
مریم
6 خرداد 92 18:22
سلام
جای من خالیهمیشه به خوشی و مهمونی رفتنعکسها خیلی خوشگل بودن


واقعا" جات خالی بید . تو خو کلاست بالان مو که دعوتت کردوم نیومدی.
مریم
6 خرداد 92 18:22
ای جونم رومینا چه خوشگل خدافظی میکه
مریم
6 خرداد 92 18:24
خصوصی
پرهام ومامانش
7 خرداد 92 0:52
مادر کوثر
7 خرداد 92 20:01
به به به دیدارهای وبلاگی چه عالیییییییییییییی چه عکسای خوشملی
خاله جون
8 خرداد 92 0:49
انشالله همیشه بشادی
مگه سیما جون اومده بوشهر
سلام برسون


ممنونم.
ها جونوم اومده بوشهر .
چشم حتما".
مامان طه
8 خرداد 92 11:38
سلام عزیزممممممممممم به وبلاگ پسرمنم بیا


سلام ، عزیزم آدرس نذاشتی.
مریم--------❤
8 خرداد 92 17:21
فک کردی
اواخر خرداد میام بوشهر...
حتما به زحمت میندازومت


قدمت بر چشم
مریم--------❤
8 خرداد 92 17:23
بهر صورتا مو دختر تهرونم کلاس بالاتر از ای حرفان


که تهرونی هسی . حالا بیو اینجا تهرونی نشونت می دوم.
مریم--------❤
8 خرداد 92 17:23
مامان اميرحسين و ارميا
8 خرداد 92 23:22
به به قرارهاي وبلاگييي
مامان نازننيها
9 خرداد 92 7:26
به به كه اين قرارهاي وبلاگي آي مزه ميده آي مزه ميده
مادر کوثر
11 خرداد 92 16:52
ستایش*مامان محمود
11 خرداد 92 23:07
سلام خووووبید؟فاطمه جونم خوبه؟میبینم که شماهم مثه ما کم پیداشدید


سلام
من که هر روز می آم از بالا شروع می کنم به یک یک وبا سر می زنم.
مامان آناهیتا
12 خرداد 92 1:32
سلام خوش به حالتون خوشحالم به بچه ها و مامان ها خوش گذشته .

مامان های بوشهر رو پیدا کنیم و با هم دوست بشیم هم برای ردوبدل کردن اطلاعات برای خودم خوبه هم بچه هامون با هم دوست میشن . هر وقت خواستی بری خانه بادبادک بهم بگید منم بیام لطفا


سلام چشم هر وقت خواستم برم بهت خبر می دم.دوست دارم با دوستای بوشهری یه قرار بذاریم همدیگه رو از نزدیک ببینیم.
ستایش*مامان محمود
12 خرداد 92 16:09
سلام منم موافقم بچهامون باهم آشنابشن یه قراربذاریم باهمشهریهامون خانه بادباکها
امافقط تواین چندروز تعطیلی نباشه


باشه چشم تا مامان ریحان اینجاست یه قرار می ذاریم.
مامان امیر مهدی
13 خرداد 92 11:58
سلام
به به یه قرار نی نی وبلاگی دیگه
امیدوارم همیشه خوش باشین


ممنونم گلم
سجاد
14 خرداد 92 11:39
مسابقه ی بی سابقه . . . بدو بیا منتظرم . . . مر30
مریم--------❤
14 خرداد 92 12:46

عشق مو بوشهر
تهرونم مبارک صاحبش بات


ها حالا شدی یه دختر بوشهری
پرهام ومامانش
14 خرداد 92 14:23
شمارو به سرگرمی دعوت کردم به وبلگم یسر بزن


اومدم عزیزم
زهرا مامان ایلیا
1 تیر 92 5:10
سلام خوب برای خودتون رار دوستای وبلاگی میزارید منو خبر نمکنید هاااا با با چی میشه منم بیا خوب
مامی سویل
30 تیر 92 13:17
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به بهار می باشد