افتادن دندان
چند ماه پیش دقیقا" وقتی که آقام فوت کرده بود. یه روز اومد رو پام خوابید و سرش بالا بود داشت باهام حرف می زد که یه چیزی توجهم رو جلب کرد . بهش گفتم دهنتو باز کن و اونم دهنشو باز کرد . بله دو تا دندون پشت دندونای جلویش نوک زده بود . به خواهرم نشون دادم گفت وقتی دندوناش بیاد بیرون دو تا دندون جلویی خودش می افته .
خلاصه دندونا رشد کردن و بیرون اومدن ولی دو تا دندون جلویی کماکان سر جای خودشون بودن . مجبور شدم ببرمش دندون پزشکی . آقای دکتر هم وقتی دندوناش رو معاینه کرد گفت چون الان دو ماهه گذشته و دندوناش نیافتاده باید اونا رو بکشم. خانمی هم وقتی فهمید از مطب که اومدیم بیرون شروع کرد گریه کردن که من نمی خوام دندونم رو بکشم.
منم گفتم خب بذار هرقت دندونت لق شد خودش می افته. کم کم دندون لق شد تا اینکه روز دوشنبه ( 4آبان )خانمی داشت با دندونه بازی می کرد بهش گفتم نکن دختر با این کارت منو عصبی کردی . بهم گفت خب بیا دندونم رو بکش من گفتم نمی تونم بهش نگاه کنم من دل ندارم این کار رو کنم . بعد گفت یه دستمال کاغذی به من بده منم بهش دادم چند دقیقه بعد اومد دیدم دهنش پر خونه گفتم چی شده گفت دندونم رو کشیدم . گفتم قربونت برم که چه دل و جراتی داری مامانی. بعد دستمال گذاشتم رو دندونش تا خونش بند اومد.
اینم داستان دندون خانم . حالا اون یکی دندونش هم لق شده و شروع کرده باش بازی کردن تا اونم .......