بدون عنوان
سلام آقای همیشه صبورم....
چندی است که رفته ای و من در حسرت روزهای با تو بودن مات و متحیر به گذر زمان چشم دوخته ام...
هنوز باور ندارم که آقای عزیزم نیست.....
سفری را آغاز کرده باشی .....
سفری به سوی آسمان .....
سفری که برایش بازگشتی به زمین نبود....
و من هنوز چشمانی بارانی دارم.....
گویا بعد از تو ابرها میهمان دائمی چشمانم شدند آقا جونم..
دلم برایت تنگ شده خیلی زیاد.....
از خاطر دلها نرود یاد تو هرگز
ای آنکه به نیکی همه جا ورد زبانی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی