فاطمهفاطمه، تا این لحظه: 16 سال و 1 ماه و 15 روز سن داره

بهار

خاطرات چیز هایی هستن که هیچ وقت نمیتوان آن ها را فراموش کرد چون در فراموش نشدنی ترین جای ذهن ما هستند

اولین سالگرد ننه بزرگ

1391/8/25 22:28
نویسنده : fateme
1,312 بازدید
اشتراک گذاری

امروز 91/8/25 مصادف بود با اولین سالگرد ننه بزرگ.

مااز صبح رفتیم خونه ی ننه بزرگ . البته مراسمشون بعد از ظهر بود .

یک سال گذشت . مثل اینکه دیروز بود .خیلی زود گذشت.

شب قبل از فوت ننه جون که شب عید غدیر بود ما برای عید دیدنی رفتیم پیش ننه جون.

بر عکس همیشه که وقتی می رفتیم پیشش و ازش می پرسیم ننه چطوری اگه حالش هم خوب بود می گفت خرابم . حالم بده. ولی اون شب گفت خوبم .

خیلی سر حال بود . پیشش نشستم وبرام کلی حرف زد ومن می خندیدم .

خواهرشوهرم می گفت چی بهت می گه گفتم هیچی داره صحبت می کنه .گفت حالا سرت درد می آره بیا پیش ما بشین .ننه گفت نه همین جا پیش خودم بشین .

خلاصه ما  تقریبا"تا ساعت 11شب پیشش بودیم وبعدش اومدیم خونه.

فردای اون روز بعد از اذان ظهر بابای فاطمه زنگ زد و گفت که ننه فوت کرده .

باورم نمی شد . گفتم دیشب که خیلی سر حال بود . یک مرتبه چی شده .

آره روز 25 آبان ننه بزرگ به خاطر سکته فوت کرد و ازبین ما رفت .

با وجود اینکه یک سال از فوتش می گذره هر وقت که می رم خونشون جای خالیش رو احساس میکنم.

مادر شوهر خوبی بود .خدا بیامرزدش.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (9)

مریم--------❤
25 آبان 91 22:34
تسلیت میگم عزیزم
یادش گرامی باشه و روحش شاد


ممنونم
maryam
26 آبان 91 13:06
سلام عزیزم خوبی ؟فاطمه جون چطوره؟خدا رحمتشون کنه انشاالله غم آخرتون باشه


سلام عزیزم . فاطمه هم خوبه .
ممنونم . خدا اموات شما رو هم بیامرزه.
♥ مامي ملودي جون ♥
27 آبان 91 10:51
خدا رحمتش بكنه


خدا رحمت کند اموات شما رو.
علي
27 آبان 91 12:14
خدا رحمتش كنه و سر سفره ي امام حسين مهمون باشه آمين
ستاره زندگی
27 آبان 91 12:21
خدا رحمتش کنه


خدارحمت کند اموات شما.
بابای دوقلوها
27 آبان 91 13:48
تسلیت عرض میکنم
خدا رحمتشون کنه



خیلی ممنون .خدا اموات شما رو هم بیامرزه.
مامان آرینا موفرفری
29 آبان 91 16:05
خدا رحمتشون کنه
مامان ریحان عسلی
30 آبان 91 10:52
خدا قرین رحمت کنه
anahita
30 آبان 91 12:09
نگران، آن دو چشمان است، دورسوی آن دو سهیل که بر سیبستانِ حیاتِ من می‌نگرد تا از سبزینه‌ی نارسِ خویش سُرخ برآید. سخت‌گیر و آسان‌مهر در فراز کن که سهیل می‌زند! سهیلانِ من‌اند ستارگانِ هماره بیدارم، و دروازه‌های افق بر نگرانی‌شان گشوده است. احمد شاملو
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به بهار می باشد