فاطمهفاطمه، تا این لحظه: 16 سال و 1 ماه و 13 روز سن داره

بهار

خاطرات چیز هایی هستن که هیچ وقت نمیتوان آن ها را فراموش کرد چون در فراموش نشدنی ترین جای ذهن ما هستند

شعر های جدید مهد

1391/8/1 13:55
نویسنده : fateme
1,688 بازدید
اشتراک گذاری

اتل متل توتوله

قدم می زد تو کوچه

تا اینکه کفش ولگرد

پای اونو لگد کرد

مورچه ی پا شکسته

راه نمیره نشسته

نمی تونه بار کنه

تو لونه هاش بار کنه

مورچه جونم تو ماهی

عیب نداره سیاهی

خوب بشه پات الهی.

##################

بشمار یک و دو  و سه

سلام به آقا خرسه

بشمار چهار و پنج و شش

صدها بده صدها پیش( خودم هم نفهمیدم این چه معنی داره )

بگو به آقا خرسه

پاشو برو مدرسه

خرسه چقدر می خوابی

چه تنبل و بی حالی

##################

سلام مامان سلام بابا

من اومدم سلام گفتن و بلدم

امروز سلام و گفتم

فردا کتاب می خونم

سلام خانم مربی

برای من عزیزی

دوستت دارم فراوان

هم از دل و هم از جان

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

علی
2 آبان 91 20:35
سلام واقعا ممنونم واسه این همه لطف و نظراتتون به خدا خجالتم کردین
علی
2 آبان 91 20:35
نمیدونم اون بقیه ی نظرام اومده یا نه

خبر بدین که اونا هم اومده یا نه

منتظرتونم





من نمی دونم چه نظری گذاشتید . من همه ی نظرات رو تائید می کنم فقط اونایی که خصوصی میذارید تائیدنمی کنم. حالا نمی دونم چه کامنتی منظورته.
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به بهار می باشد