فاطمهفاطمه، تا این لحظه: 16 سال و 1 ماه و 19 روز سن داره

بهار

خاطرات چیز هایی هستن که هیچ وقت نمیتوان آن ها را فراموش کرد چون در فراموش نشدنی ترین جای ذهن ما هستند

بدون عنوان

1391/4/19 15:39
نویسنده : fateme
295 بازدید
اشتراک گذاری

امشب شام دعوت عمو صادق دوست بابا بودیم .تشویقمارو برد زیتون و پیتزا خرید.لبخند

البته دیر بهمون خبر داد و من روزه بودم و افطار کرده بودم ناراحتولی چون عمو محسن دوست بابا باخانمش و دخترش اومده بودن ما هم باید با باباجونت میرفتیمچشمک

خیلی حیف شد چون من سیر بودم و نمی تونستم چیزی بخورم . به خاطر اینکه عمو صادق ناراحت نشه یه دونه قارچ سوخاری خوردم .جاتون خالی خیلی خوشمزه بود.خوشمزه

 


این پیتزا وقارچ سوخاری

مبینا و فاطمه

 

فاطمه در حال خوردن پیتزا

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

نایسل
19 تیر 91 1:16
روزه هات قبول خوشگلم نوش جونت




ممنون گلم.
مامان ریحان عسلی
19 تیر 91 2:41
سلام
نوش جونتون الحق که قارچ سوخاری اونم با سس قرمز خیلی خوشمزه ست نصفه شبی دلمو آب انداختی
روزه تون هم قبول مارو هم دعا کنید



آخیش ببخش نمی فهمیدوم خوشت میآد ایشالله وقتی اومدی خوم می برمت زیتون (زیتون که دیگه بلدی یا آدرشس سیت بنویسوم)سیت قارچ سوخاری می خروم (ای هم وعده ی سرخرمن بید)
ممنون اگه خداقبول کنه آخه خیلی بدهکارشم.
محتاجیم به دعاتون.
بابای دوقلوها
20 تیر 91 14:41
سلام با این عکسای خوشمزه ای که گذاشته بودید دهن ما که آب افتاد. فاطمه گلی نوش جونت
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به بهار می باشد