فاطمهفاطمه، تا این لحظه: 16 سال و 1 ماه و 9 روز سن داره

بهار

خاطرات چیز هایی هستن که هیچ وقت نمیتوان آن ها را فراموش کرد چون در فراموش نشدنی ترین جای ذهن ما هستند

فاطمه و هفته ای که گذشت

سلام دوستای عزیزم امیدوارم که حال همگی شما خوب باشه. روز شنبه که فاطمه خانم رفت مدرسه ظهر که من رفتم دنبالش وقتی اومد بهم گفت دیدی امروز هم جعبه جادویی به من هدیه نداد. منم گفتم مگه نگفتم توی این هفته حتما" هدیه می گیری. آخه هفته قبل به صبا جایزه داده بودن البته مامانش براش آورده بود. همون روز فاطمه از بس گریه کرده بود که چرا به اون جایزه ندادن وقتی من رفتم دنبالش هنوز داشت گریه می کرد و می گفت حتما" من دختر خوبی نبودم که به من جایزه ندادن منم مجبور شدم همون روز یه عروسک براش بخرم و قولش دادم که هفته دیگه هم به تو جایزه می دن. خلاصه از روز شنبه خانمی گفت امروز که به من جابزه ندادن تا اینکه روز دوشنبه من با خرید یه جعبه نقاشی بکش فاط...
3 آبان 1392

عید غدیر

شکر خدا که نام علی در اذان ماست ما شیعه ایم و عشق علی هم از آن ماست ذکر علی عبادت مختص شیعه است این اسم اعظم است که ورد زبان ماست از " یا علی " زبان و دهان خسته کی شود؟؟ اصلا" زبان برای همین در دهان ماست عید غدیر بر همه ی شیعیان مبارک ...
1 آبان 1392

بدون عنوان

سلام آقای همیشه صبورم.... چندی است که رفته ای و من در حسرت روزهای با تو بودن مات و متحیر به گذر زمان چشم دوخته ام... هنوز باور ندارم که آقای عزیزم نیست..... سفری را آغاز کرده باشی ..... سفری به سوی آسمان ..... سفری که برایش بازگشتی به زمین نبود.... و من هنوز چشمانی بارانی دارم..... گویا بعد از تو ابرها میهمان دائمی چشمانم شدند آقا جونم.. دلم برایت تنگ شده خیلی زیاد.....   از خاطر دلها نرود یاد تو هرگز ای آنکه به نیکی همه جا ورد زبانی ...
25 مهر 1392

روز عرفه و عید قربان

ای امیر عرفه بی تو صفا نیست که نیست بی تو اندر عرفه عشق و وفا نیست که نیست ای امیر عرفه یوسف زهرا مهدی حاجتی غیر ظهورت به خدا نیست که نیست روز عرفه و عید قربان بر شما دوستان عزیز مبارک. ...
22 مهر 1392

گردش علمی و تفریحی

امروز قرار بود فاطمه از طرف پیش دبستانی بره گردش علمی تفریحی . دیروز مربیشون گفت که بچه ها یک رضایت نامه و مبلغ 1000تومن باید با خودشون بیارن. در ضمن سر ساعت 8 باید اینجا باشن. صبح ساعت 7 فاطمه رو صدا زدم و گفتم پا شو باید بری مدرسه .دقیقا" سر ساعت 8 توی مدرسه بودیم . تار رسیدی دیدم ظرف صبحونتو برداشتی و رفتی توی آشپزخونه که صبحونه بخوری . منم مثل هر روز بر گشتم خونه. ساعت 11 بود که اومدم دنبالت . وقتی اومدی یه هدیه دستت بود و بدون اینکه سلام کنی گفتی امروز از جعبه جادویی هدیه در آوردن و بهمون دادن . یه دونه سی دی و یه کتاب که عکسش رو بعدا" براتون می ذارم. گفتم فاطمه از گردش علمی تون بگو گفت مامان توی حیاط یه مدرسه ای (ذب...
18 مهر 1392

کتاب پیش دبستانی

دیروز چهارشنبه 17مهر ماه 92 بود . کتابهای پیش دبستانی رو بهتون دادن . چهار کتاب بود که داده بودن بهتون بیارید خونه تا جلد بشه و برگردونید مدرسه. اسم کتابها غنچه های قرآنی جلد 1و2 ، آموختنی های آمادگی ، دفتر تمرین آموختنی های آمادگی. البته مدرسه کتابهای کمک درسی مربوط به پیش دبستانی از موسسه گاج نیز برای آموزش استفاده می کنه. ...
18 مهر 1392

باز هم پنجشنبه ای دیگر

تو مرا یاد کنی یا نکنی باورت گر بشود گر نشود حرفی نیست.... اما.... نفسم می گیرد در هوایی که نفس های تو نیست    پدرم ؛ هر روز و هر شب صدایت را در ذهنم مرور می کنم تا یادم برود که در کنارم نیستی ... یادت در قلب و روح و خاطرم زنده است ، هر ثانیه و هر لحظه ، تا با شوق ، حس کنم بودنت را ، نه با اشک سپری کنم جای خالی و نبودنت را ... برای رفع خستگی هایم  شانه هایت را ، برای فرار از دلتنگی هایم نگاه همیشه مهربان و آرامت را کم دارم... کاش می شد پلی ساخت و رسید به تو ...برای آرامش دل پر اضطرابم! پر کشیدی و رفتی... نگفتی که من زیستن را بی تو چگونه  تجربه کنم؟ مگر نمی دان...
11 مهر 1392

خونه تکونی

امروز تصمیم گرفتم که یه خونه تکونی توی وبلاگ داشته باشم . رفتم قسمت لینک دوستان و با عرض معذرت اون دوستایی که فقط اسمشون توی لینک بودن و فقط خودم بهشون سر می زدم رو حذف کردم . دوست دارم وقتی برای یه دوست مجازی کامنت می ذارم و وقت می ذارم و می رم وبلاگش و پستاش رو می خونم دلم می خواد اونم متقابلا" همین کار رو کنه . ولی متاسفانه اگه من به وبلاگ دوستان سر زدم گاهی وقتا اونا هم یه نیمه نگاهی به وب ما می اندازن . بازم می گم دوستای گلم ببخشید که شما رو از قسمت لینک دوستان حذف کردم. ...
8 مهر 1392
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به بهار می باشد